مبارزه عریان طبقاتی
اعتراض وسیع در اسپانیا و پرتغل
أذر ماجدی
بیش از چهار سال است که بحران عمیق سرمایه داری آشکار شده است. فقر روز افزون حتی به سرنوشت محتوم میلیونها نفر در کشورهای دموکراسی غربی که به جوامع رفاه معروف بودند، بدل شده است. بیکاری وسیع، بویژه در میان جوانان، کاهش مبلغ بیمه بیکاری و مزایای بیمه های اجتماعی در کنار افزایش سهم کارگران و کارکنان دولتی در پرداختی های مربوط به بیمه های اجتماعی، بالا رفتن پرداختی های مربوط به حقوق بازنشستگی در کنار بالا رفتن سن بازنشستگی و کاهش حقوق بازنشستگی، افزایش مالیات بر درآمد کارگران و کارکنان دولتی در کنار کاهش مالیات کمپانی ها و طبقه ثروتمند، افزایش بی خانمانی و خیابان خوابی خانواده ها، داستان هر روزه زندگی مردم از یونان تا اسپانیا، پرتغال تا سوئد، ایتالیا و فرانسه تا انگلستان و ایرلند است .
از پدیدار شدن اولین طلیعه های بحران و حملات سرمایه داران و دولتهای بورژوایی به معیشت مردم، اعتراضات وسیع کارگری و توده ای در سراسر اروپا و آمریکا به یک پدیده روزمره جوامع غربی بدل شد. یونان هر روزه شاهد درگیری کارگران، ارتش بیکاران، بازنشستگان و جوانان با پلیس بورژوازی است. فرانسه یک از بزرگترین اعتراضات اجتماعی علیه فقر را سازمان داد. خصوصی شدن تحصیلات عالی در انگلستان، ایتالیا و کبک بزرگترین اعتراضات را توسط جوانان برانگیخت. اتحادیه های کارگری که همیشه کوشیده اند جناح چپ و مرکز بورژوازی را نمایندگی کنند، در این شرایط وخیم و خانمان برانداز ناچار از سازماندهی اعتراضات و اعتصابات شدند، با هدف کاهش ضربات بورژوازی و مقابله با از دست دادن کنترل بر طبقه کارگر. تی یو سی، فدراسیون کارگری انگلستان، یکی از راست ترین فدراسیون های کارگری نیز مجبور به سازماندهی راهپیمایی ها و اعتراضات شده است.
مبارزه عریان طبقاتی در خیابانها در جریان است. اما در فقدان یک رهبری رادیکال کمونیستی کارگری به پاسخ های بورژوازی چپ تسلیم می شود و در چنگال رفرمیسم، ناسیونالیسم و دموکراسی طلبی، بهترین و مناسب ترین شرایط برای سرنگونی سرمایه داری و لغو کار مزدی را از دست می دهد. مردم عادی به عدم کارآیی سرمایه داری باور آورده اند؛ یکی از مهمترین جدال های ایدئولوژیک کمونیسم با نظام بورژوایی در واقعیات جان سخت زندگی تسویه حساب شده است. اما کمونیسم کارگری نتوانسته است راه حل، آلترناتیو و پاسخ خود و تحلیل و تبیین خویش را به طبقه کارگر و مردم محروم و زحمتکش انتقال دهد. یکی از عریان ترین و رو در رو ترین لحظات مبارزه طبقاتی در چنبره رفرمیسم، ناسیونالیسم و دموکراسی در گیجی و اغتشاش بسر می برد .
پرتغال و اسپانیا
روز شنبه ۱۴ سپتامبر در اسپانیا و پرتغال، همزمان و در همکاری با یکدیگر، اعتراضات وسیعی علیه سیاست ریاضت کشی و اقدامات جدید دو دولت سرمایه داری، سازمان یافت. سازماندهنگان این راهپیمایی ها بزرگترین فدراسیون های کارگری در دو کشور بودند. بیش از ۱۵۰ هزار نفر در لیسبون و پورتو در پرتغال دست به راهپیمایی و اعتراض زدند. تلویزیون کشور این رقم را ۵۰ هزار اعلام کرده است. در مجموع در ۴۰ شهر پرتغال مردم راهپیمایی کردند. مامورین آتش نشانی، کارکنان بخش بهداشت و درمان، معلمین و سایر کارکنان دولتی در این اعتراض شرکت داشتند. در شهر آوریو، یک مرد در اعتراض به شرایط وخیم اقتصادی و سیاست های دولت خود را به آتش کشید که خوشبختانه از مرگ نجات یافت. بنرها با شعارهای: "تروریسم اجتماعی را متوقف کنید" "بزودی دولت از مردگان نیز سرقت خواهد کرد" "آی ام اف برو بیرون، آی ام اف یعنی گرسنگی و بدبختی" "زندگیمان را پس دهید" در راهپیمایی باهتزاز در آمده بود. همچنین شعارهایی علیه اروپای واحد، صندوق بین المللی پول و بانک مرکزی اروپا فریاد زده می شد. تظاهرکنندگان با پرتاب گوجه فرنگی به ساختمان های بانک مرکزی خشم خود را علیه سیاست های آن نشان دادند. این بزرگترین اعتراض و راهپیمایی در پرتغال محسوب می شود .
در مادرید طبق گزارش رسمی ۵۰ هزار نفر در راهپیمایی شرکت کردند. از شهرهای مختلف مردم برای پیوستن به راهپیمایی به مادرید آمده بودند. در ماه ژوئیه دولت مزایای کریسمس کارکنان دولتی را لغو کرده، مبلغ بیمه بیکاری را کاهش داده و مالیات غیرمستقیم را افزایش داده است. این دومین حمله مهم به درآمد کارکنان دولتی طی دو سال اخیر است. اکنون دولت در صدد است لایحه ای را به تصویب رساند که طبق آن پرداختی های کمپانی های در جهت بیمه های اجتماعی کاهش می یابد و در عوض کارگران و کارکنان باید این تفاوت مبلغ را جبران کنند. یک زن ۵۱ ساله شاغل در اداره پست به یک گزارشگر گفت: "ما آمده ایم تا به دولت بگوییم ما گوسفند نیستیم." او ماهی ۸۳۳ یورو حقوق دارد که برای مدت سه سال ثابت خواهد ماند و قرار است که ۶۰۰ یورو حق بیوه گی او از این پس کاهش پیدا کند. او می گوید: "ما انسان هستیم. آنها باید بما گوش دهند".
طی ۴ سال اخیر سطح زندگی و معیشت اکثریت مردم بمیزان زیادی کاهش یافته است. کاهش حقوق و دستمزد، افزایش مالیات، افزایش پرداختی های مربوط به بیمه های اجتماعی و کاهش مبلغ آنها، پایین آمدن سطح خدمات درمانی و با نرخ بیکاری دو رقمی، ۱۵ درصد در پرتغال و حدود ۲۰ درصد در اسپانیا، مردم با فقر دست به گریبان اند. تشکیل شوراها در محل کار و زیست، تشکیل مجامع عمومی و بدست گرفتن امور بدست خود، تثبیت کنترل کارگری بر کارخانه ها و مراکز تولیدی، اولین اقدامات در جهت مقابله جدی با سرمایه داران و حکومت آنها است . *